پس از آنکه در چهاردهم خردادماه سال گذشته سخنرانی «حسنخمینی» در حرم جدش نیمه تمام ماند و سر و صدای زیادی به پا کرد؛ دکتر «شهاباسفندیاری» در وبلاگ خود از این اتفاق تعبیر به «پایان دوران آقازادهها» کرد، و بلافاصله چند سایت مشهور اصولگرا (+) (+) با بازنشر این نوشته به استقبال و تایید آن رفتند.
حرف درستی بود اما وارونه برداشت و بیان شده، و بدتر از آن وارونه به کار و تایید گرفته شد. فقط به این دلیل که استقبال کنندگان در این استقبال وحمایت خود ذرهای صداقت نداشتند. ظاهرا اگر کمترین صداقتی با آنها بود باید پی نوشت باز نشر نوشتهها اشاره مینمودند؛ سرنوشتی که توسط آقازادههای آقای «احمدینزاد» که پیشاپیش جمعیتی که بر علیه «حسنخمینی» شعار میدادند، نشسته بودند، برای او رقم خورد به زودی انتظار آنها را نیز میکشد. خدای ناکرده بر پیشانی یاداشت نوشته شده بود «پایان» دوره آقازادهها.
کمی آنطرفتر هم باید حواس آنها به نامهای میبود که چهار سال قبل و در کوران حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم «مهدیکروبی» به آقای «خامنهای» نوشته و در آن پرده از وجود و ظهور یک «آقازاده» و نقش او در انتخابات و رفت و آمدهایش به ستاد انتخاباتی خاص برداشته بود. البته بعدها زمانی «علیاکبرناطقنوری» جایی به آقای «خامنهای» درباره فرزند ایشان اشارهای دارند و وقتی از تعبیر «آقازاده» استفاده می کنند؛ بلافاصله آقای «خامنهای» می فرمایند که ایشان «آقا» هستند نه «آقازاده»
حرف درستی بود اما وارونه برداشت و بیان شده، و بدتر از آن وارونه به کار و تایید گرفته شد. فقط به این دلیل که استقبال کنندگان در این استقبال وحمایت خود ذرهای صداقت نداشتند. ظاهرا اگر کمترین صداقتی با آنها بود باید پی نوشت باز نشر نوشتهها اشاره مینمودند؛ سرنوشتی که توسط آقازادههای آقای «احمدینزاد» که پیشاپیش جمعیتی که بر علیه «حسنخمینی» شعار میدادند، نشسته بودند، برای او رقم خورد به زودی انتظار آنها را نیز میکشد. خدای ناکرده بر پیشانی یاداشت نوشته شده بود «پایان» دوره آقازادهها.
کمی آنطرفتر هم باید حواس آنها به نامهای میبود که چهار سال قبل و در کوران حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری نهم «مهدیکروبی» به آقای «خامنهای» نوشته و در آن پرده از وجود و ظهور یک «آقازاده» و نقش او در انتخابات و رفت و آمدهایش به ستاد انتخاباتی خاص برداشته بود. البته بعدها زمانی «علیاکبرناطقنوری» جایی به آقای «خامنهای» درباره فرزند ایشان اشارهای دارند و وقتی از تعبیر «آقازاده» استفاده می کنند؛ بلافاصله آقای «خامنهای» می فرمایند که ایشان «آقا» هستند نه «آقازاده»
اما منظور من از تمهید این مقدمه آنست تا به موضوع جالب توجه و ارزشمندی بپردازم که ظاهرا هنوز مسئولین سایتهای اصولگرایی علاقهمند به پایان «دورهآقازادگی» متوجه آن نشده و یا شدهاند و چون همیشه مصلحت را در سکوت دانستهاند.آقای «علیاکبرصالحی» وزیر امورخارجه فعلی و ریاست سابق «سازمان انرزی اتمی ایران» در معرفی خود در مجلس شورای اسلامی ( یکشنبه10 بهمن89 )عنوان کردند: "اینجانب از نوادگان «ملاصالحبرغانی» و از سلاله «شهیدثالث» میباشم".
تا اینجای کار اشاره بنده به همان افتخار به فاضل بودن پدر است، که پسر میخواهد از آن نمد کلاهی نصیب خود کند. یعنی همان «آقازادگی» که به تصریح وبلاگ آقای دکتر «اسفندیاری» و بعد از آن استقبال رسمی جمعی از سایتهای اصولگرا در چهارده خرداد89 دوره آن سر آمده بود. اما سکوت این سایتها و آقای اسفندیاری نشان داد که آنها علاقهمند بودهاند که دوره «حسنخمینی» تمام شود نه دوره «آقازادگی» اما چون صداقت وجود نداشت، به جای وازه «حسنخمینی» از وازه «آقازاده» استفاده نمودند.
قبلا متذکر شوم که از نظر بنده نه تنها «حسنخمینی» بلکه هیچ شخص محترمتر از او را هم به دلیل آقازادگی نمیستایم و احترام نمیگذارم و خیلی جالب است بدانید به رغم آنکه فوقالعاده به دلیل شخصیت ارزشمند «حسنخمینی» او را ستایش میکنم ولی با والد مرحوم ایشان «احمدخمینی» که آقازادهتر از ایشان بودند، به دلیل موضعگیریهای ناشایست درباره آقای «منتظری» خیلی مشکل داشته و دارم.
اما از همه اینها که بگذریم به رغم سابقه درخشان و قابل افتخاری که از «شهیدثالث» در تاریخ موجود است که آقای «صالحی» هم تلاش نمودهاند تا با انتساب خود به ایشان خود را «آقازاده» نشان دهند، اما «ملاصالح برغانی» که پدر «طاهرهقرةالعین» شاعره مشهور بهایی و پدر بزرگ آقای «صالحی» باشند، نه تنها سابقه چندان درخشانی در تاریخ ندارند، بلکه گاها اسناد سوء سابقه از آنها اینطرف و آنطرف قابل کشف است که با کنار هم گذاشتن آن اسناد و اخبار درباره جناب وزیر و رفتار فعلی ایشان میتوان به نتایج بهتری هم به شرط توفیق رسید. تا آنزمان این گزارش از«عبدالله شهبازی» را از دست ندهید.
در همین رابطه:
"صالحی" گزینه "مشایی" برای ریاست جمهوری است؟.
قبلا متذکر شوم که از نظر بنده نه تنها «حسنخمینی» بلکه هیچ شخص محترمتر از او را هم به دلیل آقازادگی نمیستایم و احترام نمیگذارم و خیلی جالب است بدانید به رغم آنکه فوقالعاده به دلیل شخصیت ارزشمند «حسنخمینی» او را ستایش میکنم ولی با والد مرحوم ایشان «احمدخمینی» که آقازادهتر از ایشان بودند، به دلیل موضعگیریهای ناشایست درباره آقای «منتظری» خیلی مشکل داشته و دارم.
اما از همه اینها که بگذریم به رغم سابقه درخشان و قابل افتخاری که از «شهیدثالث» در تاریخ موجود است که آقای «صالحی» هم تلاش نمودهاند تا با انتساب خود به ایشان خود را «آقازاده» نشان دهند، اما «ملاصالح برغانی» که پدر «طاهرهقرةالعین» شاعره مشهور بهایی و پدر بزرگ آقای «صالحی» باشند، نه تنها سابقه چندان درخشانی در تاریخ ندارند، بلکه گاها اسناد سوء سابقه از آنها اینطرف و آنطرف قابل کشف است که با کنار هم گذاشتن آن اسناد و اخبار درباره جناب وزیر و رفتار فعلی ایشان میتوان به نتایج بهتری هم به شرط توفیق رسید. تا آنزمان این گزارش از«عبدالله شهبازی» را از دست ندهید.
در همین رابطه:
"صالحی" گزینه "مشایی" برای ریاست جمهوری است؟.
0 نظرات:
ارسال یک نظر
چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
میتوانید از برگه تماسبامن هم استفاده نمایید.