رسانه ملی ایران از چند سال پیش قسمتی از بهترین وقت خود در ساعات پربازدید، در ایام تعطیلات نوروز را اختصاص به پخش برنامه «قویترین مردان ایران» داد. برنامهای که در آن عدهای از مردان تنومند با عضلات برجسته، کارهای خارقالعاه میکردند. وزنههای بسیار سنگین را در کمترین زمان جابهجا میکردند. ماشینهای سنگین را با خود میکشیدند و... و در هر برنامه نیز یکی به عنوان برنده معرفی میشد تا در برنامه فینال با بقیه برگزیدهها رقابت و نهایتا قویترین مرد سال ایران معرفی شود.
این برنامه بعدها با استقبال مردم به روزهای دیگر سال نیز راه پیدا کرد. نمایش این صحنهها که بار خشونتی مخفی و منفی را به همراه داشت، جدای از آنکه برای بازیگران آن شهرتی کاذب را فراهم میکرد، برای طیف وسیعی از جوانان که به دلیل مشکلات عدیده اجتماعی قادر به برآورده نمودن کف آرزوهای حقیقی و ذاتی خود هم نبودند، ایجاد کننده سرخوردگی و افسردگی بود و به شکل خاموشی ایجاد خشونت خفته مینمود. این رقابت منفی آرام و خاموش رشد میکرد و تا بدانجا پیش میرفت که رقابت موضوع خشونت میشد.
قانونگریزان و نیروهای شرور اجتماع، از این غفلت بهترین استفاده را نموده و از بین جوانان سرخورده و افسرده و وانهاده به نفع خود یارگیری نمودند. آثار این تمرد را میشد به شکل افزایش لاتبازیهای محلی و جاهلیگری و قدارهبندی، از یکطرف و از طرف دیگر گرایش به سمت باندهای توزیع و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی و گرایش به سمت فساد اخلاق مشاهده نمود.
در این میان مسئولین امر به جای چارهاندیشی و حل کارشناسانه مسئله، به پاک کردن صورت مسئله و مخالفت با کارشناسان اقدام نمودند.
این برنامه بعدها با استقبال مردم به روزهای دیگر سال نیز راه پیدا کرد. نمایش این صحنهها که بار خشونتی مخفی و منفی را به همراه داشت، جدای از آنکه برای بازیگران آن شهرتی کاذب را فراهم میکرد، برای طیف وسیعی از جوانان که به دلیل مشکلات عدیده اجتماعی قادر به برآورده نمودن کف آرزوهای حقیقی و ذاتی خود هم نبودند، ایجاد کننده سرخوردگی و افسردگی بود و به شکل خاموشی ایجاد خشونت خفته مینمود. این رقابت منفی آرام و خاموش رشد میکرد و تا بدانجا پیش میرفت که رقابت موضوع خشونت میشد.
قانونگریزان و نیروهای شرور اجتماع، از این غفلت بهترین استفاده را نموده و از بین جوانان سرخورده و افسرده و وانهاده به نفع خود یارگیری نمودند. آثار این تمرد را میشد به شکل افزایش لاتبازیهای محلی و جاهلیگری و قدارهبندی، از یکطرف و از طرف دیگر گرایش به سمت باندهای توزیع و فروش مواد مخدر و مشروبات الکلی و گرایش به سمت فساد اخلاق مشاهده نمود.
در این میان مسئولین امر به جای چارهاندیشی و حل کارشناسانه مسئله، به پاک کردن صورت مسئله و مخالفت با کارشناسان اقدام نمودند.
نیروی انتظامی جمهوری اسلامی از چند سال پیش تلاش نمود با برگزاری مانورهای خشمگین ضربت محلی همراه با تبلغات وسیع و فراوان بهرغم مخالفت آشکار کارشناسان حقوقی (+) و قضایی (+) و فرهنگی (+)، تحت عنوان «ارتقای امنیت اجتماعی» (+) با نمایش اقتدار پلیس با این پدیده مبارزه نماید. در مرحله اول این طرح (+) نیروهای پلیس با صورتهای پوشیده و اغلب شبانه وارد مخفیگاه اراذل و اوباش محلی شده و ضمن برخورد خشن و تحقیرآمیز در محل زندگی، آنها را بازداشت و بعدا با رفتار تحقیرآمیز مثل آفتابه بر گردن انداختن (+) و گرداندن در سطح شهر، فیلمبرداری و نمایش آن در رسانه ملی، تحقیر آنها را شدت بخشیدند.
این طرح علاوه بر جمعآوری اراذل و اوباش و مزاحمین نوامیس مردم در سطح محلات، فروش و توزیع کنندگان مواد مخدر را نیز با هدف مبارزه با روند رو به افزایش مصرف این مواد، پوشش میداد. طرح بعد از آن در چندین مرحله و در دیگر شهرستانها ادامه یافته و هم اکنون نیز ادامه دارد.
دیروز رسانهها خبر از قتل خیابانی «روحاللهداداشی» قوی ترین مرد ایران دادند که پس از یک زد و خورد عریان در خیابانهای شهر اتفاق افتاده است. (+) چندی قبل نیز رسانهها خبر از زد و خوردی دیگر داده بودند که بر خلاف اینبار قربانی از مردم عادی و قاتل یکی از «قویترینمردان ایران» بود.(+) قتلی که «امیرقرایی» قاتل آن بود و آن زمان «مرحوم «داداشی» در مصاحبه با رسانهها از وقوع آن ابراز تاسف نموده بود.(+)
اینکه امکان دارد بهرغم رعایت بیشترین استانداردهای امنیتی و توجه کافی به بسترهای لازم تعادل روانی شهروندان و قانومندی بالای کشور، بازهم «روحاللهداداشی» قویترین مرد ایران کشته شود و یا «قرائی» مرد دیگری از همین صنف مرتکب قتل شود امر بعیدی نیست اما چنین اتفاقی در صورت تحقق در بدترین شرایط یک استثنا است نه قاعده کلی.
طی دستکم یکسال گذشته بارها و بارها اخبار خشونتآمیز از این دست به شکل بیسابقهای در رسانهها منعکس شده است که در سادهترین شکل از تشدید روزافزون خشونت و نیاز به چارجویی عاجل برای آن، حکایت میکند. این البته جدای از اخبار پرشمار و متعددی است که اخیرا از خشونت، و تجاوزهای دستهجمعی بر علیه زنان، اجازه ورود به رسانهها و انتشار را پیدا کردهاند.
مشاهدات عینی شهروندان به علاوه منابع رسمی نیز حکایت از رواج و گسترش بیش از پیش مصرف مواد مخدر حتی در اماکن عمومی میکند.
مسئولین امنیتی و فرماندهان ارشد انتظامی اما کماکان اصرار بر تکرار تجربه آزمون و خطایی دارند که نتایج خطای آن به شهادت علائم موجود بارها بر همگان ثابت شده و قبل از ان هم توسط کارشناسان امر رصد و مورد اعتراض قرار گرفته بود.
قتل دردناک «روحالله داداشی» قویترین مرد ایران پس از زد و خورد عریان در خیابانهای شهر یکبار دیگر به روشنی این هشدار را به دنبال دارد که غفلت چند سال اخیر حاکمیت و خصوصا نیروهای امنیتی و انتظامی از مقوله امنیت و تمرکز شدید بر دفع خطر فتنه و جریان انحرافی و سرنا را از سر گشاد باد کردن، (+) توان آنها برای دفاع از حقوق شهروندان و حفظ امنیت را به شدت کاهش داده و برای جبران این نقص چارهجویی فوری لازم است.
روزگاری نه چندان دور در این کشور «رضاخان میرپنج» تلاش می کرد با سوزاندن نانوا و پختن قصاب و با ارعاب و نمایش پوشالی اقتدار امنیت ایجاد کند. به همان اندازه که او موفق بود نمایشهای پوشالی اقتدار امروز هم موفقیت آمیز خواهد بود. تا دیر نشده باید چارهای اندیشید.
این نوشته در امروز نیوز اینجا
.............درخبرنگارن سبز اینجا
در همین رابطه:
کمربند قهرمانی روحالله داداشی تقدیم به دکتر احمدینژاد
توجه نیروی انتظامی از مسائل اصلی به مسائل فرعی جلب شده است
کارشناسان: صداو سیما مقصر اصلی این اتفاقات است
این طرح علاوه بر جمعآوری اراذل و اوباش و مزاحمین نوامیس مردم در سطح محلات، فروش و توزیع کنندگان مواد مخدر را نیز با هدف مبارزه با روند رو به افزایش مصرف این مواد، پوشش میداد. طرح بعد از آن در چندین مرحله و در دیگر شهرستانها ادامه یافته و هم اکنون نیز ادامه دارد.
دیروز رسانهها خبر از قتل خیابانی «روحاللهداداشی» قوی ترین مرد ایران دادند که پس از یک زد و خورد عریان در خیابانهای شهر اتفاق افتاده است. (+) چندی قبل نیز رسانهها خبر از زد و خوردی دیگر داده بودند که بر خلاف اینبار قربانی از مردم عادی و قاتل یکی از «قویترینمردان ایران» بود.(+) قتلی که «امیرقرایی» قاتل آن بود و آن زمان «مرحوم «داداشی» در مصاحبه با رسانهها از وقوع آن ابراز تاسف نموده بود.(+)
اینکه امکان دارد بهرغم رعایت بیشترین استانداردهای امنیتی و توجه کافی به بسترهای لازم تعادل روانی شهروندان و قانومندی بالای کشور، بازهم «روحاللهداداشی» قویترین مرد ایران کشته شود و یا «قرائی» مرد دیگری از همین صنف مرتکب قتل شود امر بعیدی نیست اما چنین اتفاقی در صورت تحقق در بدترین شرایط یک استثنا است نه قاعده کلی.
طی دستکم یکسال گذشته بارها و بارها اخبار خشونتآمیز از این دست به شکل بیسابقهای در رسانهها منعکس شده است که در سادهترین شکل از تشدید روزافزون خشونت و نیاز به چارجویی عاجل برای آن، حکایت میکند. این البته جدای از اخبار پرشمار و متعددی است که اخیرا از خشونت، و تجاوزهای دستهجمعی بر علیه زنان، اجازه ورود به رسانهها و انتشار را پیدا کردهاند.
مشاهدات عینی شهروندان به علاوه منابع رسمی نیز حکایت از رواج و گسترش بیش از پیش مصرف مواد مخدر حتی در اماکن عمومی میکند.
مسئولین امنیتی و فرماندهان ارشد انتظامی اما کماکان اصرار بر تکرار تجربه آزمون و خطایی دارند که نتایج خطای آن به شهادت علائم موجود بارها بر همگان ثابت شده و قبل از ان هم توسط کارشناسان امر رصد و مورد اعتراض قرار گرفته بود.
قتل دردناک «روحالله داداشی» قویترین مرد ایران پس از زد و خورد عریان در خیابانهای شهر یکبار دیگر به روشنی این هشدار را به دنبال دارد که غفلت چند سال اخیر حاکمیت و خصوصا نیروهای امنیتی و انتظامی از مقوله امنیت و تمرکز شدید بر دفع خطر فتنه و جریان انحرافی و سرنا را از سر گشاد باد کردن، (+) توان آنها برای دفاع از حقوق شهروندان و حفظ امنیت را به شدت کاهش داده و برای جبران این نقص چارهجویی فوری لازم است.
روزگاری نه چندان دور در این کشور «رضاخان میرپنج» تلاش می کرد با سوزاندن نانوا و پختن قصاب و با ارعاب و نمایش پوشالی اقتدار امنیت ایجاد کند. به همان اندازه که او موفق بود نمایشهای پوشالی اقتدار امروز هم موفقیت آمیز خواهد بود. تا دیر نشده باید چارهای اندیشید.
این نوشته در امروز نیوز اینجا
.............درخبرنگارن سبز اینجا
در همین رابطه:
کمربند قهرمانی روحالله داداشی تقدیم به دکتر احمدینژاد
توجه نیروی انتظامی از مسائل اصلی به مسائل فرعی جلب شده است
کارشناسان: صداو سیما مقصر اصلی این اتفاقات است
شورویِ سابق سیاستی داشت تحت عنوان دیوارهای آهنین که پیرامونش بسیار نوشته اند و خوانده ایم، اطلاعات در قالب یک فضای تبلیغاتی کاملا ایزوله ارائه میشد که محدودۀ آن را حکومت تعیین میکرد.
پاسخحذفآنچه امروز در فضای رسانه ای کشور ما میگذرد چیزی شبیه آن سیاست رسانه ای ست، با این تفاوت که گسترش ارتباطات و سهولت دسترسی به منابع خبری آزاد، این مکانیسم حکومتی را مبدل به یک شوخی کرده است. مانورهای تبلیغاتی به راه انداختن، سانسور خبری، بی اهمیت جلوه دادن یا برعکس بزرگ نمایی چیزی و موارد بسیار دیگری از این دست دیگر برای اهالی دهکدۀ جهانی رنگی ندارد. این بازی تنها یک مخاطب دارد و آن تودۀ ناآگاه مردم است که راهی برای دسترسی به منابع خبری آزاد ندارند.