اقتدار یک پارلمان به صندلیهای بزرگ و راحت و گرانقیمت، یا ساختمان مجلل و بزرگ، و امکانات الکترونیکی بهروز، تعداد زیاد یا کم، و معدل بالای مدارک تحصیلی نمایندگان آن و... نیست. اقتدار یک پارلمان به میزان بالای درک نمایندگان آن از حقوق موکلین، و استفاده از حداکثر توانایی و ظرفیت خود و امکانات قانونی موجود برای استیفای این حقوق است.
مجلسی که در راس امور است، و هوشیاری، سلامت نفس و شجاعت نمایندگانش باعث میشود، هیچ دولتمرد یا کارگزاری، هوس سوءاستفاده از قدرت، و تعدی به حقوق شهروندان، را در سر نپروراند، تا چه رسد به آنکه، هر روز بیش از روز قبل، اخبار سوءاستفاده و دروغگویی و اختلاس و... تیتر درشت روزنامهها و رسانههای عمومی کشور باشد.
در کشوری که برغم برخورداری از منابع سرشار ثروت، مردم در شرایط ناگواری زندگی میکنند، و در عین حال جرات و جسارت یک پرسش ساده از چگونگی رفتار دولتمردانشان را ندارند، و شرایط ناگوار زندگی را در سایه هراس از توبیخ و تنبیه و از دست دادن حداقل حقوق و امکانات اجتماعی، تحمل میکنند، به سادگی میتوان نشانههای روشنی از یک مجلس منفعل و نمایندگان سرسپرده و بیاراده به دست داد. نمایندگانی که کرسیهای نمایندگی مجلس را ابزاری برای برگرفتن کلاه خویش از نمد نابسامانی اوضاع جاری کشور یافتهاند، نه برای احقاق حقوق مردم و موکلینشان.
اگرچه قانون اساسی ایران نقصهای روشن و بدیهی فراوانی دارد، اما همین قانون ناقص هم، ظرفیت و پتانسیلهایی را دارد، که در صورت توسل و تمسک به آن میتوان از حقوق شهروندان دفاع نمود، اما متاسفانه باید اعتراف نمود؛ آنچه نزد نمایندگان محلی از اعتنا و توجه ندارد، حقوق مردم و موکلین است، والا حکایت دستکم در پارهای از موارد جور دیگری بود و سرنوشت جور دیگری رقم میخورد.
«قدرتاللهعلیخانی» نماینده مردم قزوین در مجلس، اخیرا گفته است: «این مجلس اقتدار اینکه از رییسجمهور سوال کند را ندارد».(+) این واقعیت، که حاجتی به بیان این نماینده نداشت، و از وضعیت بحرانزده و نابسامان کشور در تمام حوزهها عیان بود، حکایت از حقیقت تلخی دارد که؛ نمایندگان حاضر در این مجلس، به غیر از منافع شخصی خود هیچگونه دغدغه دیگری ندارند و تمام مواضع شفاف آنها درباره اطاعت از ولایت فقیه و دغدغه حفظ نظام و شعارهایی از این دست، همه دستمایه و ابزار حمایت از آن منافع است، و اگر زمانی هم در قامت دفاع از حقوق مردم و اعتراض به وزیر و وکیل و دولتمردی ظاهر میشوند، یا شرایط تظاهر به این وضعیت چنین ایجاب مینماید، و یا منافع شخصی نماینده معترض به خطر افتاده، که احساس خطر ایشان را به واکنش واداشتهاست.
ضمن مهم و شایسته تقدیر دانستن شجاعت اظهار نظر آقای «علیخانی» در معرفی وضعیت دقیق مجلس فعلی، البته باید از ایشان پرسید: در صورتیکه این مجلس اقتدار لازم برای استیفای حقوق موکلین و انجام وظایف نمایندگی را ندارد، چرا ایشان و جمعی از دوستانشان در فراکسوین اقلیت آن مجلس، برای توسل و تمسک به آخرین ابزار تجلی اراده مردم و به خاطر ناتوانی از انجام وظایف خویش، حاضر به خداحافظی با صندلیهای نرم و قرمز رنگ بهارستان، و استعفا از نمایندگی پارلمان و درآوردن قبای نمایندگی و پوشیدن ردای شهروندی نیستند؟
این نوشته در خودنویس اینجا
این نوشته در خودنویس اینجا
0 نظرات:
ارسال یک نظر
چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
میتوانید از برگه تماسبامن هم استفاده نمایید.