بین حملات چندینباره اراذل و اوباش خودسر، به محافل و متینگهای علمی دانشگاهی و مجالس سخنرانی و پرسش و پاسخهای دانشگاهی در سالهای اول انقلاب و مراسم مشابه در سالهای اصلاحات، حمله به کوی دانشگاه در هجدهم تیرماه ۷۸(+) و تیرماه ۸۸(+)، همچنین حملات چندینباره همین عناصر به منزل «مهدیکروبی» پس از انتخابات جنجالی خرداد۸۸(+) (+)، و حمله به سفارت «ایالاتمتحده آمریکا» در سالهای اول انقلاب(+)، و حمله دیروز به سفارت «بریتانیا» در تهران(+)، اگرچه تفاوتهای شکلی ممکن است وجود داشته باشد، اما ماهیت همه آنها یکی است و همه از بیاحترامی به قانون و حقوق دیگران سرچشمه میگیرد.
بدون کمترین تردید آقای «محمدموسویخویینیها» نمیتواند بدون محکوم نمودن اقدام حمله به سفارت «ایالات متحده آمریکا» در سالهای اول انقلاب که به رایزنی و سعایت ایشان صورت پذیرفت، حادثه حمله به کوی دانشگاه در ۱۸تیر ۷۸ و ۸۸، یا حملات مکرر به بیت شیخ شجاع پس از انتخابات خرداد ۸۸ را محکوم کند. لازمه پذیرفتن محکومیت اقدامات اخیر که ریشه در گریز از قانون و بیتوجهی به حقوق افراد و دانشجویان مظلوم دارد، محکومیت اقدام مشابهی است که سالها قبل اتفاق افتاده و همه در مقابل آن سکوت اختیار کردهاند تا در پناه سکوت آنها بستر مناسب برای بذرافشانی و رشد و ریشه گستردن خشونتهای اخیر فراهم شود.
در اینکه کشور «آمریکا» باعث و بانی ظلم و تجاوزهای پنهان و آشکار فراوانی طی قرن گذشته بر علیه کشورهای مظلوم و ستمدیده متعدد توسعه نیافته در جهان بوده است، کمترین شکی نیست.
در اینکه از رهگذر همین خوی مداخلهجویانه و ستمگرانه چه ظلمها و ستمها و حقکشی که نصیب ملت و کشور عزیز ایران شده هم شکی نیست. ملت ایران هیچگاه حادثه کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲(+) که با مساعدت مستقیم دولتین آمریکا و انگلیس بر علیه منافع عالیه ایران صورت گرفت، را فراموش نخواهند کرد.
برای هیچ زمانی مردم ایران فراموش نخواهند کرد که زمانی مستشاران نظامی و شهروندان «آمریکا»یی در ایران از حقوق کاپیتولاسیون برخوردار بودهاند.
حادثه اشغال کشور ایران در جنگ جهانی دوم، توقیف داراییهای کشور و پذیرایی از «محمدرضا پهلوی» شاه مخلوع ایران پس از انقلاب در آمریکا، و هزاران ظلم پنهان و آشکار دیگر در حق ملت ایران توسط این کشور، هیچگاه از حافظه مردم ما پاک نخواهد شد.
با همه اینها و با وجود هزاران دلیل مستند و غیر مستند دیگر بر خوی تجاوز و سلطهگری و اقدامات مداخله جویانه، که در کارنامه کشورهای ابرقدرت دنیا و از جمله کشور آمریکا وجود داشته و دارد، هیچ بهانهای حمله به سفارت آن کشور و اشغال آنرا برای دفاع از کیان کشور و جلوگیری از خطر احتمالی و احتمال اینکه در آن سفارت نقشه برای خرابکاری در کشور طراحی میشود و... را توجیه نمیکند. این کار، در حکم تجاوز به حریم خصوص دیگران میباشد و اگر چه در شرایط انقلابی - احساسی اوایل انقلاب، و در شرایطی که نظام هنوز به ثبات قابل توجهی دست نیافته، توجیهی برای انجام آن قابل دست و پا کردن بود و میشد آنرا به گردن شرایط و احساسات جوانان انداخت و... اما کار بسیار اشتباهی بود و تا دولتمردان ایران رسما از جامعه جهانی بابت این اشتباه عذرخواهی نکنند و آنرا اشتباه نخوانند و ندانند، باید همواره شاهد حمله نیروهای خودسر به مراکز علمی و دانشگاهها و سخنرانیها و متیتنگهای علمی و سفارتخانههای دیگر کشورها، و به دنبال آن هزینههای سنگین، که مستقیما از جیب آسایش و آرامش شهروندان کشور برداشت و پرداخت میشود بود.
حادثه حمله دیروز به سفارت «بریتانیا» و تلاش برای اشغال آن، تنها یک متهم شناسایی شده، معروف و جهانی دارد: «سید محمد موسوی خویینیها». و تا زمانی که ایشان و مجموعه دوستان اشغال کننده سی سال پیش از آن اقدام خود دفاع نمایند(+) و آنرا باعث افتخار خود بدانند، متاسفانه باید شاهد حوادث و اقدامات تاثربرانگیز اینچنین و خسارات جبران ناپذیر آن برای همیشه بود. فرقی نمیکند ریسجمهور «هاشمیرفسنجانی» باشد، یا «محمدخاتمی» یا «محمود احمدینژاد»
در همین رابطه:
از پائيز ۵۸ تا پائيز ۹۰
بدون کمترین تردید آقای «محمدموسویخویینیها» نمیتواند بدون محکوم نمودن اقدام حمله به سفارت «ایالات متحده آمریکا» در سالهای اول انقلاب که به رایزنی و سعایت ایشان صورت پذیرفت، حادثه حمله به کوی دانشگاه در ۱۸تیر ۷۸ و ۸۸، یا حملات مکرر به بیت شیخ شجاع پس از انتخابات خرداد ۸۸ را محکوم کند. لازمه پذیرفتن محکومیت اقدامات اخیر که ریشه در گریز از قانون و بیتوجهی به حقوق افراد و دانشجویان مظلوم دارد، محکومیت اقدام مشابهی است که سالها قبل اتفاق افتاده و همه در مقابل آن سکوت اختیار کردهاند تا در پناه سکوت آنها بستر مناسب برای بذرافشانی و رشد و ریشه گستردن خشونتهای اخیر فراهم شود.
در اینکه کشور «آمریکا» باعث و بانی ظلم و تجاوزهای پنهان و آشکار فراوانی طی قرن گذشته بر علیه کشورهای مظلوم و ستمدیده متعدد توسعه نیافته در جهان بوده است، کمترین شکی نیست.
در اینکه از رهگذر همین خوی مداخلهجویانه و ستمگرانه چه ظلمها و ستمها و حقکشی که نصیب ملت و کشور عزیز ایران شده هم شکی نیست. ملت ایران هیچگاه حادثه کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۳۲(+) که با مساعدت مستقیم دولتین آمریکا و انگلیس بر علیه منافع عالیه ایران صورت گرفت، را فراموش نخواهند کرد.
برای هیچ زمانی مردم ایران فراموش نخواهند کرد که زمانی مستشاران نظامی و شهروندان «آمریکا»یی در ایران از حقوق کاپیتولاسیون برخوردار بودهاند.
حادثه اشغال کشور ایران در جنگ جهانی دوم، توقیف داراییهای کشور و پذیرایی از «محمدرضا پهلوی» شاه مخلوع ایران پس از انقلاب در آمریکا، و هزاران ظلم پنهان و آشکار دیگر در حق ملت ایران توسط این کشور، هیچگاه از حافظه مردم ما پاک نخواهد شد.
با همه اینها و با وجود هزاران دلیل مستند و غیر مستند دیگر بر خوی تجاوز و سلطهگری و اقدامات مداخله جویانه، که در کارنامه کشورهای ابرقدرت دنیا و از جمله کشور آمریکا وجود داشته و دارد، هیچ بهانهای حمله به سفارت آن کشور و اشغال آنرا برای دفاع از کیان کشور و جلوگیری از خطر احتمالی و احتمال اینکه در آن سفارت نقشه برای خرابکاری در کشور طراحی میشود و... را توجیه نمیکند. این کار، در حکم تجاوز به حریم خصوص دیگران میباشد و اگر چه در شرایط انقلابی - احساسی اوایل انقلاب، و در شرایطی که نظام هنوز به ثبات قابل توجهی دست نیافته، توجیهی برای انجام آن قابل دست و پا کردن بود و میشد آنرا به گردن شرایط و احساسات جوانان انداخت و... اما کار بسیار اشتباهی بود و تا دولتمردان ایران رسما از جامعه جهانی بابت این اشتباه عذرخواهی نکنند و آنرا اشتباه نخوانند و ندانند، باید همواره شاهد حمله نیروهای خودسر به مراکز علمی و دانشگاهها و سخنرانیها و متیتنگهای علمی و سفارتخانههای دیگر کشورها، و به دنبال آن هزینههای سنگین، که مستقیما از جیب آسایش و آرامش شهروندان کشور برداشت و پرداخت میشود بود.
حادثه حمله دیروز به سفارت «بریتانیا» و تلاش برای اشغال آن، تنها یک متهم شناسایی شده، معروف و جهانی دارد: «سید محمد موسوی خویینیها». و تا زمانی که ایشان و مجموعه دوستان اشغال کننده سی سال پیش از آن اقدام خود دفاع نمایند(+) و آنرا باعث افتخار خود بدانند، متاسفانه باید شاهد حوادث و اقدامات تاثربرانگیز اینچنین و خسارات جبران ناپذیر آن برای همیشه بود. فرقی نمیکند ریسجمهور «هاشمیرفسنجانی» باشد، یا «محمدخاتمی» یا «محمود احمدینژاد»
در همین رابطه:
از پائيز ۵۸ تا پائيز ۹۰
مردمی که دلخوشی آنها به چادر سبز به سر کرده های نشسته در حصر است ،چارهای جز کامنت دادن ندارند.کی میخواهید از شرف ایرانی دفاع کنید.پس پاشید دیگه ترسوها!!
پاسخحذف