چشمه‌های خروشان تو را میشناسندموجهای پریشان تو را می‌شناسند
پرسش تشنگی را تو آبی، جوابی
ریگ‌های بیابان تو را می‌شناسند
نام تو رخصت رویش است و طراوت
زین سبب برگ و باران تو را می‌شناسند
از نشابور بر موجی از «لا» گذشتی
ای كه امواج طوفان تو را می‌شناسند
اینك ای خوب، فصل غریبی سر آمد
چون تمام غریبان تو را می‌شناسند
كاش من هم عبور تو را دیده بودم
كوچه‌های خراسان، تو را می‌شناسند
سلام علی آقا ...هم این روز فرخنده باد و هم تقارنش با اولین مطلب شما در بلاگر ..
پاسخ دادنحذفسلام
پاسخ دادنحذفاز اینکه نظر دادید ممنونم.
آدرس وبلاگتون را هم اصلاح کردم.
موفق باشید.
سلام . به شما
پاسخ دادنحذفهم تبریک می گویم وتشکر.
از شعر شما
هم استفاده
شد.