سال گذشته نامه سرگشادهای از «حمزه کرمی» به شکل فراگیر در رسانهها منتشر شد، که در آن پرده از وحشیانهترین شکنجهها در زندانهای ایران برمیداشت.
«حمزه کرمی» در این نامهی خصوصی پنج صفحهای به رهبری، شرح شکنجه هائی را که در طول هفتاد روز زندان انفرادی و ده ماه بعد از آن بر وی وارد آمده را نوشته بود. نقل شده است که آقای «هاشمی» پس از خواندن این نامه - که یکی از اسناد تاریخی حقوق بشر در دوران زمامداری آقای «خامنهای» است - به گریه می افتد.
«هاشمی رفسنجانی» این نامه را شخصا نزد آقای «خامنهای» میبرد و به او میگوید:
"این نامه را به دفتر شما ندادم، مبادا در پیچ و خم نامه های اداری فراموش شود، می خواهم شخصا برایتان بخوانم تا مبادا اگر به دستتان بدهم فراموشش کنید یا بدست یکی از کارگزاران بیت بدهید و به سرنوشت دیگر نامهها دچار شود."
وی تمام مفاد نامه پنج صفحه ای حمزه کرمی را برای رهبر جمهوری اسلامی می خواند و بعد از آقای خامنه ای می پرسد:
"باز هم می گوئید اعترافهای یک سال اخیر زیر شکنجه اخذ نشده است!؟"
چند ماه پس از این حادثه و انتشار نامه سرگشادهای دیگر، اندکی بعد از آن با مضمونی مشابه از «عبدالله مومنی» دیگر زندانی سیاسی، و نگرانی تمام محافل داخلی و خارجی، هم چنین نقض پیگیر حقوقبشر در جمهوری اسلامی و ادامه بازداشتها و سرکوب معترضان و منتقدان حکومت، جامعه جهانی را به واکنش واداشت و در پی آن، برای نخستین بار در ده سال گذشته شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو به اعزام یک بازرس ویژه حقوق بشر به ایران رای داد.«هاشمی رفسنجانی» این نامه را شخصا نزد آقای «خامنهای» میبرد و به او میگوید:
"این نامه را به دفتر شما ندادم، مبادا در پیچ و خم نامه های اداری فراموش شود، می خواهم شخصا برایتان بخوانم تا مبادا اگر به دستتان بدهم فراموشش کنید یا بدست یکی از کارگزاران بیت بدهید و به سرنوشت دیگر نامهها دچار شود."
وی تمام مفاد نامه پنج صفحه ای حمزه کرمی را برای رهبر جمهوری اسلامی می خواند و بعد از آقای خامنه ای می پرسد:
"باز هم می گوئید اعترافهای یک سال اخیر زیر شکنجه اخذ نشده است!؟"
چند روز پس از تصویب این قطعنامه، و در آخرین روزهای اولین ماه سال «هاشمی رفسنجانی» میزبان تعدادی از اعضای مجلس خبرگان رهبری بود. در این جلسه پس از سخنان تعدادی از اعضا «هاشمی» در سخنان کوتاهی طبق عادت سی سال گذشته از توطئه های جهان غرب علیه جمهوری اسلامی سخن گفته و مدعی شد:
«همین الان شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو مشغول کار است و برنامه جدی آنها این است که ایران را بسیار قوی به نقض حقوق بشر متهم کنند که این رشته خیلی بدی است و عواقبی دارد. میخواهند گزارشگر دیگری برای ما بگذارند که گزارشهای نوبهای بدهد و شرایط ایران را بگوید. حرفهای زیادی میسازند و میگویند...»
«هاشمی» در این جلسه ضمن اعلام اطاعت محض از رهبری آقای خامنهای و نارضایتی از تندرویها در جامعه اعلام مینمایند که رهبری هم از این تندرویها ناراضی هستند اما «در گزارشها به گونهای مینویسند که اتهام میزنند و میگویند فلانی فلان کار را کرده بود و ما از ولایت دفاع کردیم. یعنی حرفهای دروغ میزنند»
بدون تردید و با فرض تصور اینکه مدعای نقض حقوق بشر ساخته و پرداخته غرب و استکبار جهانی باشد، آقای «هاشمی» نمی توانند منکر شده و مخفی نمایند که در سال گذشته هنگام مطالعه نامه «حمزهکرمی» که صریحا از نقض حقوق انسانی و شکنجه با آن شکل شنیع در زندانهای ایران پرده بر میداشت، به شدت متاثر شده تا آنجا که این تاثر به گریستن ایشان منجر شده است و مطمئنا علاقه نخواهند داشت منکر شوند که این نامه توسط ایشان به استحضار مقام رهبری رسیده است. بنابراین نامهای که محتوایش در مورد نقض حقوق انسانی یک زندانی آنقدر رقتانگیز هست که می تواند تاثر شدید همراه با گریه را برای «آیتالله» به دنبال داشته باشد و مستقیما توسط شخص ایشان به استحضار رهبری رسیده قطعنا با مدعای «نقض حقوق بشر ساخته و پرداخته غرب است» و مدعای دیگر «به رهبری گزارش دروغ میدهند» دستکم در مورد این گزارش و نامه منافات کامل دارد.
«حمزهکرمی» با استناد به اعترافاتی که زیر شکنجه گرفته شده بود به تحمل 12 سال زندان محکوم شد و هم اینک دوران محکومیت خود را سپری میکند. شاید اگر آن نامه را نمینوشت و یا آن «گزارش صحیح» توسط آقای «هاشمی» به رهبری داده نمیشد، حکم صادره در مورد ایشان اینچنین سنگین نبود. اما اینچنین شد. با این توصیف ادعای نقض حقوق بشر بر خلاف نظر «هاشمی» مدعای برساخته غرب و مجامع بینالمللی نیست، بلکه واقعیتی است که از طرف نزدیکترین افراد به حاکمیت مطرح و یکی از بلندمرتبه ترین مقامهای کشور را به تاثر و گریه انداخته است. با این حال «ایتالله» هنوز معتقد است که حقوق بشر در ایران نقض نمیشود. این گزارش دورغی است که او اکنون به برگزیدگان خبرگان میدهد. اما آیا گزارشی که ایشان از آن نامه به رهبری داد هم بر اساس مدعای اخیر وی دروغ بود؟
«هاشمی رفسنجانی» مجاز است هرگونه که می خواهد به تطهیر نظام و متعلقات آن مشغول باشد و همانگونه که تاکنون تلاش میشده است تمام عقبماندگیها و فقر و بدبختی مردم را مدعای غرب و خارجیها بداند و کشور را کشور گل و بلبل تصور نماید. اما به نظر نمی رسد جنبش سبز با وجود دایره وسیع تکثر پذیرفته شده در آن جایی برای کسی داشته باشد که در روز روشن فرمایشات چند ماه خویش را کتمان و برای تطهیر چهره ملکوک حاکمیت به وارونه گویی متوسل میشود.
و سخن آخر اینکه آقای «هاشمی» هنوز هم معتقدند که «به رهبری گزارش دروغ میدهند!؟»
این نوشته در خودنویس اینجا
0 نظرات:
ارسال یک نظر
چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
میتوانید از برگه تماسبامن هم استفاده نمایید.