1- آقای «خامنهای» پس از حادثه قتلهای زنجیرهای در خطبههای نماز جمعه تهران گفت:
«اين قتلهايى كه اتّفاق افتاد، حوادثى بسيار بد، زشت، نفرتآور و حقيقتاً در خور محكوم كردن بود. كسانى كه اينها را محكوم كردند، بجا محكوم كردند. اينها علاوه بر اينكه قتل بود، جنايت بود؛ با روشهاى بد و غيرقانونى بود»(1)
وی سپس در مورد زندهیاد «فروهر» گفت :
«بينى و بيناللَّه، فروهر و همسرش - اين دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بیضرر و بیخطر. اينها هيچ ضررى نداشتند»(2)
و سپس با اعلام نجیب بودن و بی خطر بودن آنها پرسید:
«مرحوم فروهر و مخصوصاً عيالش نه؛ آدمهای نانجيب نبودند. حالا شما فكر كنيد، كسى كه مثل فروهر را میكشد، آيا میتواند دوست نظام باشد؟! میتواند براى نظام كار كند؟! چنين چيزى معقول است؟! من اين را باور نمیكنم....آن دستى كه به فكر میافتد بيايد اينها را تصفيه كند و به قتل برساند - يا در داخل خانههايشان، يا در ميان راه، يا در خيابان، يا در بيابان - مگر میتواند بيگانه نباشد و تابع يك نمايشنامه از پيش طراحى شدهاى نباشد؟!»(3)
در همان دوره و زمان «روحالله حسینیان» ریس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دوست و همکار نزدیک «سعید امامی» و قاضی تندرو دادگاههای اول انقلاب با حضور در برنامه «چراغ» صداوسیما (+) و بعد از طریق مطبوعات همسو(4) و در ادامه با موضعگیری و رفتار صریح رسما اعلام کرد که «سعید امامی» قاتل نبوده و خودکشی نکرده و به دست مسئولین رسیدگی کننده به پرونده قتلها که مستقیما توسط ریس قوه قضاییه و غیر مستقیم توسط رهبر انقلاب تعیین می شوند، کشته شدهاست و ادعای خودکشی او را دروغ ساخته و پرداخته مسئولین پرونده خواند.(5) ایشان حتی در یک دهنکجی آشکار و در شرایطی که برگزاری مراسم ترحیم «سعید امامی» با محدودیتهای قانونی برگزار میشد به مراسم ترحیم او رفته و ایشان را شهید خطاب کرد.(+)
ساده ترین برداشت از موضعگیری و رفتار آقای «حسینیان»، تقابل آشکار با تفسیر رهبری و مجموعه حاکمیت از اتفاق افتاده و مسائل حاشیهای آن بود و اگر این اظهارات و موضعگیریها آنروز نمیتوانست مستند محکومیت و تنبیه و مجازات او باشد، دستکم در آینده میتوانست صلاحیت وی برای کسب بعضی از امتیازات اجتماعی، از جمله نمایندگیمجلس، وزارت، ریاست بر موسسه و نهاد سیاسی و اجتماعی دولتی و رسمی (مرکز اسناد انقلاب اسلامی) را مخدوش نماید. اما در کمال تعجب یک دوره بعد، صلاحیت آقای «حسینیان» که در غیاب چهرههای اصلی اصلاحطلب که همه رد صلاحیت شده بودند، توسط همان نهادهایی که او آنها را به دروغگویی در مورد «سعیدامامی» و پرونده قتلها متهم کرده بود، تایید و او با حفظ سمت قبلی به جایگاه خطیر نمایندگی مجلس نیز راه پیدا کرد و حتی در بین نمایندگان دوره هفتم و هشتم مجلس دارای نقش ویژه و سوگلی هم شد و وقتی که در دوره هشتم در اعتراض به رفتار همراهان «احمدینژاد» استعفا داد، با توصیه و تسلی و دلداری رهبری استعفای خود را پس گرفت (+) و هیچ کس هم از هیچ کسی نپرسید که تکلیف ادعاهای عجیب و غریب او بر علیه حاکمیت و دفاع از «سعید امامی» که توسط قوه قضاییه کشور به قتل و بعد از آن خودکشی متهم بود، چه شد؟
2- «میرحسینموسوی» نخست وزیر دوران دفاع مقدس و محبوب بنیانگذار جمهوری اسلامی که پس از اتمام دوره نخستوزیری به سکوتی عمیق رفته و بارها و بارها پیشنهاد دوستان اصلاحطلب خود، برای حضور در عرصه سیاست و نامزدی ریاست جمهوری به رغم اقبال عمومی عمیق و تضمین شده را رد نموده بود، پس از مشاهده مدیریت پریشان و آشفته و مخرب دولت نهم به ریاست «محموداحمدینژاد» در انتخابات دوره دهم احساس وظیفه نموده و وارد کارزار انتخابات شد و مهمترین وعدههای انتخاباتی خود را برگرداندن برنامه به مدیریت کشور و ایجاد دولتی برنامه محور و نه بر مبنای «رمل و خرافه و جادو»(+) معرفی و در مناظره انتخاباتی با «احمدینژاد» هم مهمترین انتقادات خود را متوجه حذف برنامه ریزی از مدیریت کشور و اداره کشور بر اساس خرافه و جادو و کف بینی و... قرار داد.
این انتقادات و اعتراض «میرحسین» به خلافگوییهای آماری و دروغهای دولت نهم، همچنین پیگیری جدی اعتراض به تخلف و تقلب و کودتای انتخاباتی دهم توسط او، با واکنش شدید آقای خامنهای در خطبههای نماز جمعه معروف 29خرداد88مواجه شد و ایشان در شرایطی که تلاش میکرد در بین تمام توهینها و اتهامات و تخلفهای اخلاقی صورت گرفته توسط ریسجمهور از آقایان «هاشمی» و «ناطقنوری» اعاده حیثیت و دلداری نماید، در همین حال لبه تند انتقادات خود را متوجه آقایان «میرحسینموسوی» و «مهدیکروبی» نمود که ظاهرا حالا قرار نبود در ادعای مطرح شده تقلب در انتخابات از خر شیطان به این سادگیها پایین بیایند.
در این خطبه آقای «خامنهای» تمام تصویرهای معرفی شده از طرف «موسوی» و «کروبی» را خلاف واقع دانست و دقیقا فضای موجود کشور را بر خلاف آن تصویرها شاداب و سرشار از امید تعریف نمود.
در قسمتی از خطبهها در مذمت به اصطلاح سیاه نماییها و تخریبها، برعلیه «احمدینژاد» گفت:(+)
«... صریحترین اهانتها به رئیسجمهور قانونی کشور شد، حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم، تهمتهایی زدند به کسی که رئیسجمهور قانونی کشور است، متکی به آراء مردم است، نسبتهای خلاف دادند، رئیسجمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است به دروغگویی متهم کردند، کارنامه جعلی برای دولت درست کردند، که ما که در جریان امور هستیم، میبینیم، میدانیم که اینها خلاف واقع است، فحاشی کردند، رئیس جمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبتهای خجالتآور دادند...»
این همان خطبه معروفی است که آقای «خامنهای» از یک تریبون رسمی و بطور صریح، اختلافنظراتش با نظرات آقای «هاشمی» و نزدیک بودن نظراتش به نظرات آقای «احمدینژاد» را اعلام عمومی نموده و تلویحا اعلام نمود اجازه نخواهد داد پیگیری ادعای تقلب رهی به دهی برده و ایشان بسیار بیشتر از پیش از ریسجمهور معرفی شده و برنامههایش دفاع خواهد نمود. برنامههایی که «محسن رضایی» دیگر نامزد اصولگرا و معترض به نتایج انتخابات در گیر و دار رقابتها اعلام نموده بود؛ اگر ادامه پیدا کند مملکت به پرتگاه سقوط خواهد کرد و «میرحسینموسوی» آنها را بر اساس رمل و کف بینی و جادوگری دانسته بود.
3- نزدیک به دو سال پس از آن خطبهها و آن چه که به تعبیر رهبری «ادعاهای خجالتاور» معرفی شده بود و توسط «میرحسینموسوی» مطرح و پیگیری میشد و تا کنون هم با تمام هزینههای سنگین ادامه دارد حالا اکثر منابع درجه یک اصولگرا و نزدیک به رهبری نظام همان ادعاهای «میرحسین» و «شیخشجاع» را با شدت و قوت بیشتر مطرح میکنند و از طرفی نیز منابع رسمی قضایی از بازداشت افرادی متهم به آشنایی با علوم غریبه و با اتهام همکاری با قوه مجریه خبر میدهند. منابع غیر رسمی اما معتبر نیز از بازداشت تعداد بیشتر (نزدیک به 20 نفر) در این رابطه خبر میدهند.
همه این اخبار و اتفاقات در شرایطی به وقوع میپیوندد که ریسجمهوری که نظراتش به نظرات رهبری نظام نزدیک بوده از پذیرش حکم حکومتی سرباز زده و تا کنون نیز حاضر نشده است در برابر مخالفت رهبری با استعفای وزیر اطلاعات کوتاه بیاید، همانگونه که «میرحسینموسوی» و «مهدیکروبی» حاضر نشدند در مقابل تقلب آشکار در انتخابات کوتاه بیایند اما کوتاه نیامدن ریسجمهور، حرف حق معترضین به نتایج انتخابات را بر کرسی اثبات مینشاند.
×××
گفتار و رفتار آقای حسینیان» که دقیقا متقابل و متضاد با مفاد خطبههای نماز جمعه رهبری نظام است، نه تنها باعث محرومیت او نمیشود که تشویق را هم برای او به دنبال دارد و ادعاهای آقایان مصباح یزدی (+) مرتضی نبوی (+)، حسینفدایی (+)، و...که دولت رادر تسخیر و تحت تاثیر اجنه و خرافه می دانند نه تنها «خجالتآور» نیست، که دقیق و مستند محسوب، و بر اساس آن در یک شب چندین نفر بازداشت میشوند.
خطبههای نماز جمعه هر کدام حکم رکعتی از رکعتهای نماز را دارد و باید پاک از هرگونه گناه و یا شبهه گناه باشد. در صورتی که حرفهای بیان شده در خطبهها بر اساس کینه و دروغ و ...و مغایر با واقعیات جامعه مسلمین باشد ؛ باید گفت نه تنها دولت که کل جامعه در تسخیر جن و رمال و کف بین و ... است و خطبههای جمعه نیز بر همان مدار تنظیم و ایراد میشود.
گر مسلکانی از اینست که حافظ دارد وای اگر از پی امروز بود فردایی!!
پانوشت:
«اين قتلهايى كه اتّفاق افتاد، حوادثى بسيار بد، زشت، نفرتآور و حقيقتاً در خور محكوم كردن بود. كسانى كه اينها را محكوم كردند، بجا محكوم كردند. اينها علاوه بر اينكه قتل بود، جنايت بود؛ با روشهاى بد و غيرقانونى بود»(1)
وی سپس در مورد زندهیاد «فروهر» گفت :
«بينى و بيناللَّه، فروهر و همسرش - اين دو مرحوم - دشمنان ما بودند؛ اما دشمنان بیضرر و بیخطر. اينها هيچ ضررى نداشتند»(2)
و سپس با اعلام نجیب بودن و بی خطر بودن آنها پرسید:
«مرحوم فروهر و مخصوصاً عيالش نه؛ آدمهای نانجيب نبودند. حالا شما فكر كنيد، كسى كه مثل فروهر را میكشد، آيا میتواند دوست نظام باشد؟! میتواند براى نظام كار كند؟! چنين چيزى معقول است؟! من اين را باور نمیكنم....آن دستى كه به فكر میافتد بيايد اينها را تصفيه كند و به قتل برساند - يا در داخل خانههايشان، يا در ميان راه، يا در خيابان، يا در بيابان - مگر میتواند بيگانه نباشد و تابع يك نمايشنامه از پيش طراحى شدهاى نباشد؟!»(3)
در همان دوره و زمان «روحالله حسینیان» ریس مرکز اسناد انقلاب اسلامی، دوست و همکار نزدیک «سعید امامی» و قاضی تندرو دادگاههای اول انقلاب با حضور در برنامه «چراغ» صداوسیما (+) و بعد از طریق مطبوعات همسو(4) و در ادامه با موضعگیری و رفتار صریح رسما اعلام کرد که «سعید امامی» قاتل نبوده و خودکشی نکرده و به دست مسئولین رسیدگی کننده به پرونده قتلها که مستقیما توسط ریس قوه قضاییه و غیر مستقیم توسط رهبر انقلاب تعیین می شوند، کشته شدهاست و ادعای خودکشی او را دروغ ساخته و پرداخته مسئولین پرونده خواند.(5) ایشان حتی در یک دهنکجی آشکار و در شرایطی که برگزاری مراسم ترحیم «سعید امامی» با محدودیتهای قانونی برگزار میشد به مراسم ترحیم او رفته و ایشان را شهید خطاب کرد.(+)
ساده ترین برداشت از موضعگیری و رفتار آقای «حسینیان»، تقابل آشکار با تفسیر رهبری و مجموعه حاکمیت از اتفاق افتاده و مسائل حاشیهای آن بود و اگر این اظهارات و موضعگیریها آنروز نمیتوانست مستند محکومیت و تنبیه و مجازات او باشد، دستکم در آینده میتوانست صلاحیت وی برای کسب بعضی از امتیازات اجتماعی، از جمله نمایندگیمجلس، وزارت، ریاست بر موسسه و نهاد سیاسی و اجتماعی دولتی و رسمی (مرکز اسناد انقلاب اسلامی) را مخدوش نماید. اما در کمال تعجب یک دوره بعد، صلاحیت آقای «حسینیان» که در غیاب چهرههای اصلی اصلاحطلب که همه رد صلاحیت شده بودند، توسط همان نهادهایی که او آنها را به دروغگویی در مورد «سعیدامامی» و پرونده قتلها متهم کرده بود، تایید و او با حفظ سمت قبلی به جایگاه خطیر نمایندگی مجلس نیز راه پیدا کرد و حتی در بین نمایندگان دوره هفتم و هشتم مجلس دارای نقش ویژه و سوگلی هم شد و وقتی که در دوره هشتم در اعتراض به رفتار همراهان «احمدینژاد» استعفا داد، با توصیه و تسلی و دلداری رهبری استعفای خود را پس گرفت (+) و هیچ کس هم از هیچ کسی نپرسید که تکلیف ادعاهای عجیب و غریب او بر علیه حاکمیت و دفاع از «سعید امامی» که توسط قوه قضاییه کشور به قتل و بعد از آن خودکشی متهم بود، چه شد؟
2- «میرحسینموسوی» نخست وزیر دوران دفاع مقدس و محبوب بنیانگذار جمهوری اسلامی که پس از اتمام دوره نخستوزیری به سکوتی عمیق رفته و بارها و بارها پیشنهاد دوستان اصلاحطلب خود، برای حضور در عرصه سیاست و نامزدی ریاست جمهوری به رغم اقبال عمومی عمیق و تضمین شده را رد نموده بود، پس از مشاهده مدیریت پریشان و آشفته و مخرب دولت نهم به ریاست «محموداحمدینژاد» در انتخابات دوره دهم احساس وظیفه نموده و وارد کارزار انتخابات شد و مهمترین وعدههای انتخاباتی خود را برگرداندن برنامه به مدیریت کشور و ایجاد دولتی برنامه محور و نه بر مبنای «رمل و خرافه و جادو»(+) معرفی و در مناظره انتخاباتی با «احمدینژاد» هم مهمترین انتقادات خود را متوجه حذف برنامه ریزی از مدیریت کشور و اداره کشور بر اساس خرافه و جادو و کف بینی و... قرار داد.
این انتقادات و اعتراض «میرحسین» به خلافگوییهای آماری و دروغهای دولت نهم، همچنین پیگیری جدی اعتراض به تخلف و تقلب و کودتای انتخاباتی دهم توسط او، با واکنش شدید آقای خامنهای در خطبههای نماز جمعه معروف 29خرداد88مواجه شد و ایشان در شرایطی که تلاش میکرد در بین تمام توهینها و اتهامات و تخلفهای اخلاقی صورت گرفته توسط ریسجمهور از آقایان «هاشمی» و «ناطقنوری» اعاده حیثیت و دلداری نماید، در همین حال لبه تند انتقادات خود را متوجه آقایان «میرحسینموسوی» و «مهدیکروبی» نمود که ظاهرا حالا قرار نبود در ادعای مطرح شده تقلب در انتخابات از خر شیطان به این سادگیها پایین بیایند.
در این خطبه آقای «خامنهای» تمام تصویرهای معرفی شده از طرف «موسوی» و «کروبی» را خلاف واقع دانست و دقیقا فضای موجود کشور را بر خلاف آن تصویرها شاداب و سرشار از امید تعریف نمود.
در قسمتی از خطبهها در مذمت به اصطلاح سیاه نماییها و تخریبها، برعلیه «احمدینژاد» گفت:(+)
«... صریحترین اهانتها به رئیسجمهور قانونی کشور شد، حتی از دو سه ماه قبل از مناظرات هم، تهمتهایی زدند به کسی که رئیسجمهور قانونی کشور است، متکی به آراء مردم است، نسبتهای خلاف دادند، رئیسجمهور مملکت را که مورد اعتماد مردم است به دروغگویی متهم کردند، کارنامه جعلی برای دولت درست کردند، که ما که در جریان امور هستیم، میبینیم، میدانیم که اینها خلاف واقع است، فحاشی کردند، رئیس جمهور را خرافاتی، رمال، از این نسبتهای خجالتآور دادند...»
این همان خطبه معروفی است که آقای «خامنهای» از یک تریبون رسمی و بطور صریح، اختلافنظراتش با نظرات آقای «هاشمی» و نزدیک بودن نظراتش به نظرات آقای «احمدینژاد» را اعلام عمومی نموده و تلویحا اعلام نمود اجازه نخواهد داد پیگیری ادعای تقلب رهی به دهی برده و ایشان بسیار بیشتر از پیش از ریسجمهور معرفی شده و برنامههایش دفاع خواهد نمود. برنامههایی که «محسن رضایی» دیگر نامزد اصولگرا و معترض به نتایج انتخابات در گیر و دار رقابتها اعلام نموده بود؛ اگر ادامه پیدا کند مملکت به پرتگاه سقوط خواهد کرد و «میرحسینموسوی» آنها را بر اساس رمل و کف بینی و جادوگری دانسته بود.
3- نزدیک به دو سال پس از آن خطبهها و آن چه که به تعبیر رهبری «ادعاهای خجالتاور» معرفی شده بود و توسط «میرحسینموسوی» مطرح و پیگیری میشد و تا کنون هم با تمام هزینههای سنگین ادامه دارد حالا اکثر منابع درجه یک اصولگرا و نزدیک به رهبری نظام همان ادعاهای «میرحسین» و «شیخشجاع» را با شدت و قوت بیشتر مطرح میکنند و از طرفی نیز منابع رسمی قضایی از بازداشت افرادی متهم به آشنایی با علوم غریبه و با اتهام همکاری با قوه مجریه خبر میدهند. منابع غیر رسمی اما معتبر نیز از بازداشت تعداد بیشتر (نزدیک به 20 نفر) در این رابطه خبر میدهند.
همه این اخبار و اتفاقات در شرایطی به وقوع میپیوندد که ریسجمهوری که نظراتش به نظرات رهبری نظام نزدیک بوده از پذیرش حکم حکومتی سرباز زده و تا کنون نیز حاضر نشده است در برابر مخالفت رهبری با استعفای وزیر اطلاعات کوتاه بیاید، همانگونه که «میرحسینموسوی» و «مهدیکروبی» حاضر نشدند در مقابل تقلب آشکار در انتخابات کوتاه بیایند اما کوتاه نیامدن ریسجمهور، حرف حق معترضین به نتایج انتخابات را بر کرسی اثبات مینشاند.
×××
گفتار و رفتار آقای حسینیان» که دقیقا متقابل و متضاد با مفاد خطبههای نماز جمعه رهبری نظام است، نه تنها باعث محرومیت او نمیشود که تشویق را هم برای او به دنبال دارد و ادعاهای آقایان مصباح یزدی (+) مرتضی نبوی (+)، حسینفدایی (+)، و...که دولت رادر تسخیر و تحت تاثیر اجنه و خرافه می دانند نه تنها «خجالتآور» نیست، که دقیق و مستند محسوب، و بر اساس آن در یک شب چندین نفر بازداشت میشوند.
خطبههای نماز جمعه هر کدام حکم رکعتی از رکعتهای نماز را دارد و باید پاک از هرگونه گناه و یا شبهه گناه باشد. در صورتی که حرفهای بیان شده در خطبهها بر اساس کینه و دروغ و ...و مغایر با واقعیات جامعه مسلمین باشد ؛ باید گفت نه تنها دولت که کل جامعه در تسخیر جن و رمال و کف بین و ... است و خطبههای جمعه نیز بر همان مدار تنظیم و ایراد میشود.
گر مسلکانی از اینست که حافظ دارد وای اگر از پی امروز بود فردایی!!
پانوشت:
- خطبههای نماز جمعه تهران1377/10/18 و این لینک(+)
- همان(+)
- همان(+)
- روزنامه جبهه 12تیر 78
- هفته نامه ارزش 1مهر ౭౮
این نوشته در خبر نگاران سبز اینجا
0 نظرات:
ارسال یک نظر
چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
میتوانید از برگه تماسبامن هم استفاده نمایید.