نام «حسینعلایی» از فرماندهان عالیرتبه سابق سپاه، برای اولینبار، حدود دو سال پیش و همزمان با شهادت «محسنروحالامینی» از شهدای مظلوم بازداشتگاه کهریزک بر سر زبانها افتاد. چه آنکه اگر او نبود شاید نام «محسنروحالامینی» اصلا شنیده نمیشد و تشت رسوایی قاضی «مرتضوی» آنگونه باژگون از بام نمیافتاد.
اندکی بیش از دوسال بعد از آن حادثه، نام سردار بار دیگر بر سر زبانها افتاده است. ابتدا در نامه پانزدهم «محمدنوریزاد» که در بین فرماندهان رده بالای سپاه بر نام او انگشت و مهر تایید گذاشته و از او خواسته بود که به رهبری نامه سرگشاده بنویسد،(+) و یکبار هم حالا (دوشنبه ۹۰/۱۰/۱۹) که او نامهای نوشته و برخلاف دوسال قبل، که هیچیک از رسانه و روزنامههای رسمی ایران اجازه انتشار نامه مهم و در عینحال تاسفآور سردار سابق و از دوستان پدر شهید «روحالامینی» را پیدا نکردند، و نام و نامه او ابتدا از وبلاگ یک روزنامهنگار اصلاحطلب و مهاجر در پاریس منتشر شده و به اطلاع همه رسید و بر سر زبانها افتاد، اما اینبار اغلب رسانههای رسمی، با اشتیاق فراوان این نامه را منتشر نمودند و در کمتر از چند ساعت، نامه بازنشر، و نام او بار دیگر بر سر زبانها افتاد و نام و نامه کانون تحلیل و تفسیرهای رسانهها قرار گرفت، که از دریچه کلمات و نگاه دقیق و رندانه سردار، وضعیت سیاسی موجود را رصد نمایند.
بدون کمترین تردید «علایی» در ایننامه مستقیم، رندانه و با ادبیات ویژه و انتخاب کلماتی که معرف وضعیت فعلی کشور است و برای اولینبار در شرایط یکی دوسال اخیر وارد ادبیات سیاسی اعتراضی کشور شده و بهقصد و عمد با شبیهسازی فضای سیاسی و ملتهب امروز با فضای سیاسی روزهای آخر عمر رژیم سابق، اعتراض خود را به وضعیت موجود و مسببین آن اعلام، و از حرکت پرشتاب و تند حاکمیت به سمت خطر، رمزگشایی آشکار نمودهاست.
اندکی بیش از دوسال بعد از آن حادثه، نام سردار بار دیگر بر سر زبانها افتاده است. ابتدا در نامه پانزدهم «محمدنوریزاد» که در بین فرماندهان رده بالای سپاه بر نام او انگشت و مهر تایید گذاشته و از او خواسته بود که به رهبری نامه سرگشاده بنویسد،(+) و یکبار هم حالا (دوشنبه ۹۰/۱۰/۱۹) که او نامهای نوشته و برخلاف دوسال قبل، که هیچیک از رسانه و روزنامههای رسمی ایران اجازه انتشار نامه مهم و در عینحال تاسفآور سردار سابق و از دوستان پدر شهید «روحالامینی» را پیدا نکردند، و نام و نامه او ابتدا از وبلاگ یک روزنامهنگار اصلاحطلب و مهاجر در پاریس منتشر شده و به اطلاع همه رسید و بر سر زبانها افتاد، اما اینبار اغلب رسانههای رسمی، با اشتیاق فراوان این نامه را منتشر نمودند و در کمتر از چند ساعت، نامه بازنشر، و نام او بار دیگر بر سر زبانها افتاد و نام و نامه کانون تحلیل و تفسیرهای رسانهها قرار گرفت، که از دریچه کلمات و نگاه دقیق و رندانه سردار، وضعیت سیاسی موجود را رصد نمایند.
بدون کمترین تردید «علایی» در ایننامه مستقیم، رندانه و با ادبیات ویژه و انتخاب کلماتی که معرف وضعیت فعلی کشور است و برای اولینبار در شرایط یکی دوسال اخیر وارد ادبیات سیاسی اعتراضی کشور شده و بهقصد و عمد با شبیهسازی فضای سیاسی و ملتهب امروز با فضای سیاسی روزهای آخر عمر رژیم سابق، اعتراض خود را به وضعیت موجود و مسببین آن اعلام، و از حرکت پرشتاب و تند حاکمیت به سمت خطر، رمزگشایی آشکار نمودهاست.
نکته قابلتوجه در نامه سردار، پیش از معرفی وضعیت کشور و هشدار و تذکر به مدافعان وضعیت موجود، برگ برندهای است که او برابر همراهان موافق دیروز و مدعیان غافل امروز رو نموده و رندانه «وزن» خود را در مقابل آنها به رخ میکشد؛ یادنمودن خاطرهای از ۳۵ سال پیش، که در غیبت مدعیان امروز، پیشقراول و برنامهریز تیمی بودهاست که مسئولیت آگاهی بخشی در مورد وضعیت کشور و خیانتهای شاه و دربار به علما و زمینهسازی اتفاقات بعد از آن را بر عهده داشته است.
این نکته از آنرو جالب توجه است که، اندکی پیش از آن «محمدنوریزاد» در نامه معروفی از او و تعدادی از شخصیتهای برجسته که هریک طیفی از افراد اجتماع را نمایندگی میکردند و از جمله تنی چند از علما و مراجع معاصر درخواست نموده بود که به رهبری نظام نامه سرگشاده بنویسند و وظیفه آگاهی بخشی خود را انجام دهند.
این نامه اکنون منتشر و پیام آن توسط تمام مخاطبین رمزگشایی و دریافت شدهاست. مسؤلیت انتشار اولیه آن بر عهده یک رسانه معتبر رسمی است. به نظر میرسد حاکمیت چارهای جز سکوت در مقابل آن نداشته باشد. هرگونه واکنش غیر از این پیام مستقیمی همصدا با نامه را به افکار عمومی اعلام مینماید و تلاش غریق در گردابی را میماند که دست و پازدن بیشتر او را به هلاک نزدیکتر میکند.
این نوشته در جرس اینجا
این نکته از آنرو جالب توجه است که، اندکی پیش از آن «محمدنوریزاد» در نامه معروفی از او و تعدادی از شخصیتهای برجسته که هریک طیفی از افراد اجتماع را نمایندگی میکردند و از جمله تنی چند از علما و مراجع معاصر درخواست نموده بود که به رهبری نظام نامه سرگشاده بنویسند و وظیفه آگاهی بخشی خود را انجام دهند.
این نامه اکنون منتشر و پیام آن توسط تمام مخاطبین رمزگشایی و دریافت شدهاست. مسؤلیت انتشار اولیه آن بر عهده یک رسانه معتبر رسمی است. به نظر میرسد حاکمیت چارهای جز سکوت در مقابل آن نداشته باشد. هرگونه واکنش غیر از این پیام مستقیمی همصدا با نامه را به افکار عمومی اعلام مینماید و تلاش غریق در گردابی را میماند که دست و پازدن بیشتر او را به هلاک نزدیکتر میکند.
این نوشته در جرس اینجا
البته ایشان قبلا هم بخاطر رياست مركز مطالعات استراتژيك و دكترين امنيت بدون مرز وابسته به سپاه پاسداران (بخوانید تروریسم) شناخته شده بود.
پاسخحذفجناب ناشناس عزیز! من نمیدانم شما مقولههای امنیت یک کشور و شهروندان آن و نیاز به نیروهای نظامی و امنیتی را قبول نداری که بدان معترضی؟
حذفبه فرض آنکه حق با شما باشد و ایشان در آن دوره اشتباه نموده باشد، آیا اکنون نیز باید به تاوان آن اشتباه از خیر این کار درست و بزرگ او گذشت.
او هرچه باشد با افتخار و با نام «حسین علایی» نامه نوشته و من هم بدون کمترین هراس با نام و نشان از آن دفاع نمودهام. اندکی از جسارت او و من را داشته باش و گمنام نظر نده