اینکه مردان علاقهٔ بیشتری از زنان به دیدن بدن عریان جنس مخالف خود یا تصاویر آن دارند، یک واقعیت عمومی است و ربطی به کشور ایران و بعضی مسائل دیگر مربوط به خلایق ایرانی ندارد.
چندی پیش «علیاماجدهالمهدی» بلاگر معترض مصری، در اعتراض به بعضی محدودیتها در مصر، تصاویر برهنه خود را در وبلاگش قرار داد و بلافاصله نشانگر تعداد بازدیدکنندگان وبلاگ او سر به فلک کشید، و هر روز نیز بر تعداد آنها افزوده شد.(+)
از همه دنیا مردان علاقهمند شدند که، نه برای همراهی با اعتراض آن دختر، بلکه برای برای ارضای حسی که من نمیدانم نام آنرا چه بگذارم، هر روز به آن وبلاگ سرزده، و به تصاویر برهنه آن دختر نگاه کنند.
همزمان چند مرد هم به اقدام مشابهی دست زده، و تصاویر برهنه خود را با توجیهاتی که برای خودشان پذیرفته و پسندیده بود، در وبلاگشان منتشر نمودند.(+) (+) اما هیچ خبری از افزایش تعداد بازدیدکنندگان آن وبلاگها گزارش نشد. حتی این خرقعادت حس کنجکاوی کسانی از جنس خودشان را هم به جز تعداد معدودی برنیانگیخت و به زودی به فراموشی سپرده شدند و شاید که این عدم اقبال برای آنها پشیمانی ناشنیدهای را هم به دنبال آورد و کسی از آن باخبر نشد.
اما اعتراض دوشیزه مصری هم شنیده شد، هم دیده شد، هم ظاهرا قرار نیست به فراموشی سپرده شود.
اینکه اقدام خطیر دوشیزه مصری درست است یا نه؟ و آیا معیاری برای سنجش آن وجود دارد و... باید به ظرف تاریخی و جغرافیایی رفتار او، و آثاری که بر آن مترتب بوده و هست، و نیز به معیارهای که وسیله سنجش میشود، نگاه کرد.
مسلما با معیار و ملاک اخلاق عمومی و شرع، کار پسندیده و قابل قبولی نیست. البته دقت داشته باشیم که مراد من از «اخلاق» اینجا، اخلاق تعریف شده در قاموس اکثر جوامع بشری، و آن تعریفی است که بنابر کثرت استعمال و نگاه، به نوعی وحدت رویه در بین عموم اخلاقگرایان، چه مذهبی و چه غیر مذهبی تبدیل شده. والا هستند افرادی که «اخلاق» را گستردهتر از اینها تعریف نموده، و از منظر آنها این رفتار خارج از خط قرمز تعریف اخلاقی آنها نیست.
اما از منظر سیاست، و با معیار رفتار سیاسی و ابزارهای اعتراض در فرایند این مبارزه و پس از سنجش هزینه و فایده آن، ممکن است، کار و ابزار و اعتراض درستی قلمداد شود.
جدای از اینها آنچه باعث میشود این عریان شدن و توسل به این رفتار برای اعتراض حائز اهمیت و توجه باشد، ابتدا «خرقعادت» بودن آنست که باعث میشود نگاههای زیادی را به خود جلب نماید، دیگر اینکه شاید نکوهیدگیی باشد که در ذات این نوع رفتار از طرف یک «زن» موجود است و قسمت عمدهای از این نکوهیدگی شاید برگردد به عطشی که ذاتا در مردان برای دیدن عریانی زنان وجود دارد و در عکس آن صادق نیست.
شاید به هین دلایل ذاتی باشد که مردان از عریان شدن و اقدام به رفتار مشابه عموما «حیا»یی ندارند و در اکثر جوامع هم فیلمها و تصاویر ورزشکاران مرد در همه ساعات شبانه روز بدون هیچ محدودیتی پخش میشود، اما این اتفاق در مورد ورزشکاران زن بسیار اندک و با محدودیتهای خاص اتفاق میافتد.این یک منطق پذیرفته شده تقریبا عمومی است.
یک نشانه دیگر اینکه شاید هنوز برای شما اتفاق نیفتاده باشد، که زن یا حتی دختر بچه نابالغی را در مرئی عام، در حال قضاحاجت دیده باشید، اما بارها و بارها تفاق افتاده است که رانندهای را در کنار جادههای بیابانی اینگونه دیدهاید بدون کمترین نگرانی و «حیا» یی.
بر این اساس اگر تصویر نیمهعریان یک هنرپیشه مرد در فضای مجازی منتشر شود، اتفاق خارقالعادهای نیفتاده است. اما عکس آن یعنی منتشر شدن تصویر نیمه عریان یا عریان یک زن ضمن آنکه کار خارقالعادهای هست، از منظر اخلاق نکوهیده است و میتواند عواقب سوئی هم برای او به دنبال داشته باشد.
0 نظرات:
ارسال یک نظر
چنانچه صاحب آدرس اختصاصی اینترنتی(وبلاگ-سایت)هستید، از منوی کشویی «نمایه» گزینه «نام/آدرس اینترنتی» را نتخاب نمایید.
میتوانید از برگه تماسبامن هم استفاده نمایید.